بالغانه رفتار کردن سخته، ولی اگر من توانستم، تو هم میتوانی!!
ماه می، ماه آگاهی از سلامت روان است که به افزایش آگاهی در مورد مسائل مربوط به سلامت روان و ارتقای رفاه روانی اختصاص دارد. این زمان برای آموزش، کمک و حمایت از افرادی است که با چالش های بهداشت روانی دست و پنجه نرم می کنند. و راستش را بخواهید به نوعی می توان گفت همه ی ما!
داشتن تعادل روانی برای یک زندگی شاد بسیار مهم است زیرا به افراد این امکان را میدهد تا فراز و نشیبهای زندگی را با انعطافپذیری طی کنند، به طور موثر با استرس کنار بیایند، روابط سالمی ایجاد کنند و احساس هدف و رضایت را تجربه کنند. هنگامی که سلامت روان در اولویت قرار گیرد و حفظ شود، راه را برای رفاه کلی و کیفیت زندگی بالاتر هموار می کند.
به مناسب این ماه، در این مقاله من تصمیم گرفتم تا خیلی مختصر و مفید به سه موضوعی بپردازم که به جرات میتوان گفت اصلی ترین دغدغه ی ما انسان های امروز است.
چطور روابط خود را قوی تر و بهتر کنیم؟
۳ عامل حیاتی را برای بهبود روابط و حل تعارضات نیازمندیم: ارتباط موثر، همدلی و درک متقابل. و با توجه به تجربه ای که در جلساتم با مراجعینم و یا حتی در صحبت ها با دوستان و آشنایان دارم، نمره ی اکثر ما در این ۳ مهارت از ۲۰ زیر ۱۰هست! یعنی ردی.
در اینجا پنج استراتژی کلیدی را برای تقویت این مهارتها ارائه می دهم:
1. گوش دادن فعال:
گوش دادن فعال را با توجه کامل به طرف مقابل، حفظ تماس چشمی و اذعان همدلانه به احساسات و دیدگاه او تمرین کنید.* از قطع صحبت خودداری کنید و قبل از پاسخ دادن بر درک مطلب تمرکز کنید.
*تامل* فکر میکنید اذعان همدلانه به احساسات و دیدگاه دیگری یعنی چه؟
2. ارتباطات باز:
با بیان افکار، احساسات و نگرانی های خود به وضوح و محترمانه، برقراری ارتباط باز و صادقانه را تقویت کنید. با ایجاد فضای امن* برای گفتگو و تفاهم، طرف مقابل را تشویق کنید که همین کار را انجام دهد.
*قصه* در صحبتم با یکی از مراجعینم - بیایید اسمش را بگذاریم «دنیل» - که با یار خود در تعارض و دعوا بودند هر موقع که از احترام و صداقت و فضای امن صحبت میشد، دنیل بلافاصله داغ دلش تازه میشد که من احترام و صداقت ندیدم، چرا من باید این رفتار را نسبت به او داشته باشم؟
من پاسخم را برای شما میگویم. اما پیش از اینکه خط زیر را بخوانید، شما فکر میکنید بهترین پاسخ در این لحظه چه می تواند باشد؟
در پاسخ به دنیل گفتم در این جلسه چه کسی رو بروی من نشسته؟ جواب داد من. پرسیدم چرا اینجا هستی؟ گفت برای اینکه میخواهم رابطه ام با یارم بهتر شود. گفتم بهتر یعنی چی؟ گفت بتوانیم باهم حال کنیم و زندگی خوبی داشته باشیم. پرسیدم از او برای چه میخواهی با او حال کنی و زندگی بهتری داشته باشی؟ گفت چون می خواهم از زندگی ام لذت ببرم و آدم شادی باشم. در پاسخ به این حرف هایش گفتم: اگر تو پیش من آمده بودی و میگفتی میخواهم از این رابطه بیرون بیایم ، من باز هم به تو میگفتم با احترام و صداقت صحبت کن و این کار را انجام بده. نه به خاطر اینکه فرد مقابل شما حق این را دارد، بلکه به دلیل اینکه راه رسیدن به آرامش ذهن و شادی تنها و تنها از دریچه صداقت و احترام و ایجاد فضای امن است.
زندگی یک رقص والتس است. اصلا والتس را رها کنید. رقص ایرانی است! یعنی در هنگام رقص اگر شما با ریتم همدیگر برقصید نتیجه اش دقیقا شبیه همان ریتم است. اگر شما به فرد مقابل لبخند بزنید، دست خود را دراز کنید ، او هم لبخند میزند و دستش را به شما میدهد. اما اگر شما مدام به اینور و آن ور نگاه کنید و تماس چشمی و لبخند نداشته باشید و پشتتان را بکنید برای رقص، چگونه میتوانید توقع داشته باشید یار شما همین کار را با شما نکند؟
بگذارید رازی را با شما در میان بگذارم: باور کنید اگر شما «واقعا» چند وقت مستدام و پایدار به لبخند زدن و نشان دادن رفتارهایی که دوست دارید دریافت کنید به طرف مقابلتان ادامه بدهید، امکان ندارد او نیز روش خود را تطبیق ندهد. (و اگر این اتفاق نیفتاد، وقت آن رسیده که جدا به این رابطه فکر کنید.)
ما نمی توانیم افراد دیگر را تربیت کنیم. اما میتوانیم با نشان دادن رفتارهای دلخواهمان در رفتار خود، به صورت اتوماتیک آنها را ترغیب و دعوت به همان رفتارها کنیم.
3. همدلی و تفاهم:
با قرار دادن خود به جای طرف مقابل و تلاش برای درک احساسات و تجربیات او، قدرت همدلی را درونتان پرورش دهید. احساسات آنها را تأیید کنید، حتی اگر با دیدگاه آنها موافق نیستید، تا نشان دهید که به دیدگاه آنها احترام می گذارید و برای آنها ارزش قائل هستید.
4. مهارت های حل تعارض:
مهارت های حل تعارض موثر، مانند سازش، یافتن زمینه های مشترک، و راه حل های طوفان فکری را با هم توسعه دهید. به جای برنده شدن یا درست بودن، روی یافتن نتایج سودمند متقابل تمرکز کنید.
5. بخشش و رها کردن: بخشش را تمرین کنید و کینه ها یا نارضایتی های گذشته را کنار بگذارید تا در جهت مثبت به جلو حرکت کنید. اشتباهات دیگران و خودتان را بپذیرید، در صورت لزوم عذرخواهی کنید و بر بازسازی اعتماد و تقویت رابطه تمرکز کنید.
6. از یک کوچ کمک بگیرید:
با داشتن یک مربی که میتواند به دغدغه های شما بدون وابستگی های احساسی و روان بپردازید این استراتژی ها در تعاملات و روابط خود را یاد بگیرید. شما با گنجاندن اینها می توانید درک، اعتماد و هماهنگی را تقویت کنید و در عین حال به طور مؤثر درگیری ها را در هنگام بروز حل کنید.
با تنهایی چه کنیم؟
تنهایی برعکس آنچه به ما آموخته اند چیز بدی نیست. چیزی که ما را آزار میدهد «احساس تنهایی» است. اما تنها بودن در بطن خود می تواند نه تنها آزاردهنده نباشد، بلکه لذت بخش باشد. برای اینکه احساس تنهایی نکنید و یاد بگیرید از تنهایی لذت ببرید، به نکات زیر توجه کنید:
1. پرورش خودآگاهی:
احساسات و افکار خود را در مورد تنهایی درک کنید. بدانید که این طبیعی است که گاهی اوقات احساس تنهایی کنید، اما این ارزش یا خوشبختی شما را مشخص نمی کند.
2. درگیر خودمراقبتی باشید:
مراقب سلامت جسمانی، عاطفی و روانی خود باشید. برنامهای را تنظیم کنید که شامل ورزش، تغذیه سالم، خواب کافی و فعالیتهایی باشد که شادی و رضایت شما را به ارمغان میآورد.
3. ارتباط با دیگران:
ارتباطات معنی دار با دوستان، خانواده یا گروه های حمایتی را حفظ کنید. برای حفظ ارتباط و مبارزه با احساس انزوا، فعالیتهای اجتماعی منظم را برنامهریزی کنید یا برای مکالمه، چه به صورت حضوری یا مجازی، تماس بگیرید. (توصیه: در عصر امروز داشتن ارتباطات مجازی رایج است. گیر این ارتباطات به تنهایی نیفتید. در عین حال که داشتن ارتباط از هر نوعی میتواند خوب باشد، ما انسانیم و انسان نیاز به دریافت انرژی انسان های دیگر به صورت فیزیکی و حضوری دارد. این انرژی را از خود دریغ نکنید.)
4. علایق خود را کاوش کنید:
از زمان تنهایی برای کشف سرگرمی ها، علایق و علایق خود استفاده کنید. در فعالیت هایی شرکت کنید که از آنها لذت می برید و باعث رشد شخصی، خلاقیت و ابراز وجود می شود. - نگران نباشید که کسی را ممکن است نشناسید. دوستی ها از هیچ کس را نشناختن شکل می گیرد.
5. ذهنآگاهی را تمرین کنید:
تنهایی را بهعنوان فرصتی برای تأمل در خود، ذهنآگاهی و آرامش درونی در آغوش بگیرید. مدیتیشن، تنفس عمیق یا تمرینات تمرکز حواس را تمرین کنید تا در لحظه حاضر و مستقر بمانید.
6. به دنبال فعالیت های معنادار باشید:
در فعالیت هایی شرکت کنید که حس هدف و تحقق را ایجاد می کند، مانند داوطلب شدن، یادگیری مهارت های جدید، یا دنبال کردن اهداف و آرزوهای شخصی. داوطلب شدن در پروژه هایی که به شما هیچ چیزی به جز تعاملات اجتماعی نمی دهد میتواند بسیار غنی کننده باشد. امتحان کنید و از ابتدا با این پیش فرض جلو بروید که قرار است هیچ اتفاق خاصی نیفتد. صرفا حضور رسانی کنید.
7. تنهایی را در آغوش بگیرید:
دیدگاه خود را در مورد تنهایی از یک تجربه منفی به یک تجربه مثبت تغییر دهید. از زمان تنهایی برای درون نگری، آرامش و لذت بردن از شرکت خود استفاده کنید. قدردان آزادی و استقلالی باشید که تنهایی می تواند ارائه دهد. این کار در ابتدای مسیر می تواند بسیار سخت و حتی عذاب آور باشد. یادتان باشد، در این حس سخت بنشینید و اتفاقاتی که بر شما می افتد را با آگاهی ذهن بدون قضاوت کردن مشاهده و بررسی کنید.
با گنجاندن این استراتژیها در زندگیتان، میتوانید حس ارتباط، رضایت و رضایت را هم در زمان تنهایی و هم در محیطهای اجتماعی تقویت کنید.
چطور عشق زندگی ام را پیدا کنم؟
یافتن عشق شامل ترکیبی از خودشناسی، باز بودن برای تجربیات جدید و درگیر شدن فعالانه در تعاملات اجتماعی است. در اینجا چند مرحله برای کمک به شما در این فرآیند وجود دارد:
1. خود را بشناسید:
بگذارید آب پاکی را روی دستانتان بریزم. بدون سرمایه گذاری روی خودتان و شناخت درست لایه های مختلف وجودی خود، نقاط تاریک، ضعف و قدرت خود، شما نمی توانید رابطه ای عمیق را شکل دهید. ارزش ها، علایق و اهداف خود را بشناسید. شناخت خوب خود می تواند به شما در جذب شرکای سازگار و ایجاد یک رابطه رضایت بخش کمک کند.
2. روی خود-بهبودی کار کنید:
روی رشد شخصی و خودسازی تمرکز کنید. این شامل توسعه اعتماد به نفس، مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی شما می شود.
یک نکتهی طلایی: یکی از مهمترین کارهایی که شما میتوانید در این راستا برای خود انجام دهید (یا یاد بگیرید که انجام دهید) کنترل هیجانات و تاب آوریتان است. من به عنوان یک کوچ سلامت روان میتوانم در این زمینه به شما کمک کنم.
3. آغوشتان به روی فرصت ها باز باشد:
ذهن-باز بمانید و مایل به کشف تجربیات جدید و ملاقات با افراد جدید باشید.* عشق اغلب می تواند به طور غیرمنتظره ای به وجود بیاید، زمانی که انتظارش را ندارید.
ذهن و مغز بسیاری از ما در موقعیت قضاوت گرانه گیر کرده است. در ملاقات های اولیه، یه هیچ یک از قضاوت های خود ۱۰۰٪ اطمینان نکنید. هیچ کدام از ما در ملاقات های اولیه لایه های زیرین و عمیق وجودی خود را در طلب اخلاص و دید دیگران نمی گذاریم.
4. اجتماعی مشارکت کنید:
در فعالیت ها و رویدادهایی که با علایق شما همسو هستند شرکت کنید. این می تواند شامل پیوستن به باشگاه ها، داوطلب شدن، شرکت در گردهمایی های اجتماعی یا امتحان پلتفرم های دوستیابی آنلاین* باشد.
سه پلتفرم/اپ دوست یابی آنلاین پیشنهادی ما:
۳- بامبل Bumble
۲- هپن Happn
۱- هینج Hinge
5. به وضوح ارتباط برقرار کنید:
هنگامی که با شخصی که به او علاقه مند هستید ملاقات می کنید، آشکارا و صادقانه در مورد نیات، انتظارات و احساسات خود صحبت کنید. ارتباط خوب کلید ایجاد یک پایه قوی در یک رابطه است. بد ترین چیزی که می تواند رخ دهد چیست؟ این است که این رابطه شکل نگیرد. در نهایت شما یک قهوه با فردی خورده اید و کمی صحبت کرده اید. (توصیه: کنترل هیجانات اینجا به درد شما می خورد. حواستان باشد که کنترل و فرمان مغز و شعور خود را به دست احساساتتان رها نکنید تا از آسیب های جدی روانی جلوگیری کنید. شما یک انسان بالغ هستید و باید با آگاهی کافی و لازم با دیگران دیدار کنید.)
6. صبور باشید:
یافتن عشق نیازمند زمان و صبر است. در یک رابطه عجله نکنید و به کمتر از چیزی که لیاقتش را دارید رضایت ندهید. به فرآیند اعتماد کنید و بر ایجاد ارتباطات معنادار تمرکز کنید.
7. اولویت بندی سازگاری:
به دنبال ویژگی هایی در شریک زندگی باشید که با ارزش ها، سبک زندگی و اهداف بلندمدت شما همسو باشد. به دنبال سازگاری در زمینه هایی مانند سبک ارتباطی، ارزش ها، باورها و اولویت های زندگی باشید.
به یاد داشته باشید که عشق می تواند به روش های مختلف و در زمان های مختلف ظاهر شود. به خود وفادار بمانید، به روی احتمالات جدید باز باشید و اعتماد داشته باشید که در زمان مناسب، فرد مناسب وارد زندگی شما خواهد شد.